<-PollItems->
<-PollName->
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 54
بازدید ماه : 54
بازدید کل : 8301
تعداد مطالب : 32
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 1
Template By: NazTarin.com
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
هیئت بوکس شهر
قیدار و
آدرس
qeydarboxing.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
محمّد علی در لویی ویل دوران کودکی خود را سپری کرد. پدرش تابلونویس بود.[۶]
یک روز، وقتی دوازده ساله بود، به یک افسر پلیس گفت دوچرخهاش را دزدیدهاند. گفت اگر دزد را پیدا کند حالش را جا میآورد. آن افسر، جو مارتین، در یک باشگاه محلی به بچهها بوکس یاد میداد. به کاسیوس هم پیشنهاد داد اگر میخواهد با دزد دعوا کند اول بوکس یاد بگیرد. چیزی نگذشت که کاسیوس پا به رینگ گذاشت.[۶]
این پسر بچه ۱۲ ساله به سرعت تحت فرامین مارتین در امر یادگیری بوکس پیشرفت کرد. تا زمانی که به دبیرستان رفت در کنتاکی موفق به کسب ۶ عنوان شد و با این موفقیتها مسوولین مدرسه در عوض، نمرات ضعیف درسی اش را نادیده گرفتند و اجازه دادند تا او فارغالتحصیل شود.[نیازمند منبع]
در بازیهای المپیک تابستانی سال ۱۹۶۰ در رم او مدال طلای بوکس در رده سبکِ سنگینوزن را کسب کرد[۸]و سپس بعد از آن آموزش بوکس حرفهای را زیر نظر آنجلو داندی[۹] ادامه داد و همزمان در همان سالها بود که عقاید مذهبی خود را بروز داد. ضمن اینکه نتایج دور از انتظار و خیره کننده او در مسابقات، و روحیه خستگی ناپذیرش موجب شده بود تا لقب مشت زن لویی ویل را از آن خود کند.[۱۰]
در ۲۹ اکتبر ۱۹۶۰ در لوییس ویل، کاسیوس کلی در اولین مسابقه حرفهای خود در ۶ راند توانست بر تونی هونساکر[۱۱] که رئیس پلیس فایتویل[۱۲] ویرجینیای شرقی بود پیروز شود.[۱۳]
از سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۳ این مبارزه گر جوان در ۱۵ مسابقه نفسگیر دیگر حریفانش را ناک اوت کرد. کسانی مثل تونی اسپرتی،[۱۴] جیم رابینسون،[۱۵] دانی فلیمن،[۱۶] داک سابدانگ،[۱۷] آلونزو جانسون،[۱۸] جرج لوگان، ویلی بسمانف[۱۹] و لامار کلارک[۲۰] که در دوره اوج خود بیش از ۴۰ پیروزی قاطعانه داشت.[۱۳]
شاید هیجان انگیزترین و پر افتخارترین موفقیت کلی را در آن دوران پیروزی برابر سانی بنکس،[۲۱] آلخاندرو لاورانته[۲۲] و آرچی مور[۲۳] که سابقه ۲۰۰ پیروزی چشمگیر داشتند، باشد. اگرچه بنکس و لاورانته هر دو پس از این در مسابقات دیگر روی رینگ کشته شدند و کلی تنها مدعی عنوان قهرمانی برابر سانی لیستون شد. رویارویی با سانی لیستون رقابتی بود که همه بوکسورها با هراس از آن حرف میزدند و بوکسوری به سن و سال کم کلی نتوانسته بود او را تاکنون شکست دهد و این عنوان را کسب کند.[نیازمند منبع]
علی هدف بزرگ و انگیزهٔ خوبی داشت، اما لیستون هم از اعتماد به نفس بالایی برخوردار بود و برای هر مبارزهای آماده! در راند نخستین سرعت بازی کلی موجب حیرت همگان شد، حتی لیستون نیز از این مسئله شگفت زده شد. قبل از مسابقه آرچی مور و سوگار ری رابینسون[۲۴] به کلی هشدار داده بودند که مراقب سر خود باشد چرا که سانی ضربات سهمگینی دارد، ضمن اینکه از وزن بالای خود در زیر فشار گذاشتن حریف استفاده میکرد. به همین دلیل کلی حسابی در راند اول شرایط را بررسی کرد و سعی میکرد به او فرصت ندهد.
در همان ابتدای راند سوم به طرز آشکاری لیستون خستگی خود را بروز داد و کلی از این مسئله بیشترین سود را برد و با ضرباتی سنگین او را ضعیفتر هم کرد. در ثانیههای پایانی راند سوم با یکی از ضربات علی زیر چشم سانی شکاف عمیقی خورد و همین خونریزی نیروی او را بیش از پیش تحلیل داد. در راند چهارم لیستون با بهرهجویی از خستگی کلی کمی خود را جمع و جور کرد، اما بوکسور جوان با استفاده از همین نیروی جوانی تا راند ششم خود را سرپا نگه داشت و منتظر پایان مسابقه بود که به ناگاه لیسون پس از چند ضربه از درد به خود پیچید و اعلام کرد که بازویش دررفته و از ادامه مسابقه بازماند و کلی با قدرت خود را «پادشاه جهان» نامید و با فریاد از همه خبرنگاران حاضر در ورزشگاه خواست که در وصف قدرت نمایی او مقالههای جذابی بنویسند!
در یک رقابت نفس گیر و پراسترس او بالاخره قهرمان جهان شد. اما باید پس از آن قدرت و توانایی خود را به سایرین هم نشان میداد. در ماه نوامبر ۱۹۶۵ (میلادی) توانست قهرمان اسبق دنیا فلوید پترسون را شکست دهد. در راند دوازدهم داور مسابقه به علت شرایط فیزیکی بد فلوید، بازی را متوقف کرد و کلی را برنده بازی اعلام نمود.[۲۵]
در سال ۱۹۷۵ محمد علی، فریزر را در مانیلِ فیلیپین شکست داد. این مسابقه یکی از جنجالیترین مسابقات بوکس دنیا بود و پس از ۱۴ راند، ادی فاچ[۲۶] مربی فریزر مانع او از ادامه مسابقه شد و دست کلی به عنوان پیروز میدان بالا رفت. مجله رینگ این مبارزه را «مبارزه منتخب سال» نامید.[۲۷]
در ۳۰ آوریل ۱۹۷۶ رو در روی جیمی یانگ[۲۸] قرار گرفت و بدترین مبارزه خود را انجام داد. وی هم اضافه وزن پیدا کرده بود و هم از آمادگی فیزیکی خوبی برخوردار نبود و به نظر میرسید رقیب خود را نیز چندان جدی نگرفته بود. عده بسیاری که در کنار رینگ قرار داشتند یانگ را مستحق پیروزی میدانستند و حتی مربی کلی هم او را بابت عملکرد ضعیفش سرزنش کرد. در ماه سپتامبر همان سال محمد علی برابر کن نورتون روی رینگ رفت و در استادیوم یانکیها یکبار دیگر از مقام خود دفاع کرد.[۲۹]
در سال ۱۹۷۸ بار دیگر عنوان قهرمانی را که در ۱۹۷۶ از دست داده بود با غلبه بر لئون اسپینکس[۳۰] که تنها ۸ بازی حرفهای داشت به دست آورد و برای سومین بار قهرمان سنگین وزن دنیا لقب گرفت.[۳۱]
سالهای ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ برای وی سالهای پر مشغلهای بودند. چرا که او مجبور شد هفت بار از عنوان قهرمانیاش دفاع کند. هیچیک از قهرمانان سابق دنیا در طول یکسال این کار را در چنین دفعاتی انجام ندادهاند.[نیازمند منبع]
در مارس ۱۹۶۶ در برابر یکی از سرسختترین حریفانش که یک بوکسور کانادایی به نام جرج چوالو[۳۲] بود در یکی از نفسگیرترین مبارزات به پیروزی رسید. چاوالو پیش از این در رده حرفهای خود هرگز شکست نخورده بود.[۳۳]
پس از این مسابقه او به انگلیس رفت تا با قهرمانهای انگلیسی: براین لاندن[۳۴] و هنری کوپر که او را در یک بازی دوستانه در سال ۱۹۶۳ شکست داده بودند، دست و پنجه نرم کند. او هر دوی اینها را ناک اوت کرد و به آلمان رفت تا برابر کارل میلدنبرگر[۳۵] اولین آلمانی که برای عنوان ماکس اشملینگ میجنگید، به روی رینگ رود.[۳۶][۳۷]
این مسابقه به اعتراف خودش بسیار سخت و دشوار بود، اما در راند دوازدهم بالاخره میلدنبرگر را ناک اوت کرد. در نوامبر ۱۹۶۶ او باز به ایالات متحده برگشت تا «ویلیامز» را در هوستون شکست دهد! ویلیامز از آن دسته بوکسورهایی بود که ید طولایی در ناک اوت کردن حریف داشت، اما محمد علی به آسانی در راند سوم او را شکست داد.[۳۶]
افزون بر مسابقات بوکس سنگینوزن، کاسیوس کلی به دلایل دیگری نیز مطرح و معروف شد او اسلام آورد و نام خود را به «محمد» و نام خانوادگیاش را به «علی» تغییر داد.[۶]
او همیشه تأکید داشت که تغییر نامش به «محمد علی»، یکی از مهمترین اتفاقات در زندگیاش محسوب میشود و «کاسیوس کلی» را نام بردگیاش عنوان میکرد و برنمیتابید کسی به آن نام قبلی صدایش کند.[۶][۸]
محمد علی پیش از اولین مسابقه با لیستون هم با «جنبش امت اسلام» آشنا بود. جنبشی که در دهه ۱۹۳۰ در دیترویت راه افتاده بود. سیاست امت اسلامی این بود که سیاهان هم باید جنبشی مشابه اما مجزا داشته باشند – بهعکس مارتین لوتر کینگ که خواهان جنبشی فراگیر بود.[۶][۸]
محمد علی در سال ۱۳۷۲ شمسی به دعوت مقامات وقت بوکس به ایران سفر کرد و با جمعی از مقامات و ورزشکاران ایران نیز دیدار کرد. از مقبره روحالله خمینی دیدن کرد، در نماز جمعه تهران حضور پیدا کرد و سفری هم به مشهد داشت.[۳۸]
او همچنین با علی اصغر کاظمی از قهرمانان بوکس ایران در مسابقهای نمایشی در سالن شیرودی بر روی رینگ رفت. کاظمی به رسم احترام او را بوسید. علی رقصپای مشهور خود را به نمایش گذاشت. مردم حاضر در ورزشگاه شیرودی بارها به تشویق علی پرداختند. داور در نهایت دست قهرمان اسطورهای بوکس را به نشانه پیروزی بالا برد.[۳۸]
محمد علی به عنوان چهرهای سرشناس و جهانی و البته مسلمان چند سال پیش نیز در نامهای خطاب به مقامات ایران از آنها خواست تا به آزادی دو خبرنگار واشنگتن پست که بازداشت شده بودند، کمک کنند.[۳۸]
محمد علی که در سال ۱۹۹۸ به عنوان سفیر صلح سازمان ملل انتخاب شد، یک سال بس از سقوط گروه طالبان، در سال ۲۰۰۲ از افغانستان دیدار کرد و با حامدکرزی، رئیس جمهوری وقت ملاقات داشت.[۳۹]
وی همچنین در سفری به عراق به حرم امام حسین رفت.[۴۰][۴۱]
در سال ۱۹۶۶ بود که وی به از حضور در ارتش آمریکا برای جنگ ویتنام سر باز زد و اعلام کرد که هرگز به روی همنوعان ویتنامی خود آتش نمیگشاید، که همین مسئله مدتها سر زبانها بود و پس از آن حتی از حضور در رقابتهای بوکس به مدت ۵ سال محروم شد و گواهینامه بوکسش نیز به حالت تعلیق درآمد، البته مدتی بعد این محکومیت به ۳ سال کاهش پیدا کرد. دادگاه محمد علی را به جرم فرار از خدمت زیر پرچم به پنج سال زندان محکوم کرده بود ولی با پرداخت مبلغ ضمانت به زندان نرفت.[۴۲] او دوران محرومیت را با شرکت در مجامع سیاسی، شرکت در برنامههای تلویزیونی و سخنرانی در دانشگاهها سپری کرد. او در این مدت کمتر به تمرین بوکس میپرداخت.
در سال ۱۹۷۰ پس از سپری کردن دوران محرومیت خود بار دیگر جواز بوکس خود را دریافت کرد، اما به علت وقفهای چند ساله در ورزش حرفهای عنوان قهرمانی سال ۱۹۷۱ رادر مبارزهای با جو فریزر در مدیسن اسکوئر گاردن از دست داد.[۳۶]
در ۲۷ ژوئن ۱۹۷۹ محمد علی اعلام بازنشستگی کرد و با دنیای پر هیجان رینگ و بوکس خداحافظی نمود. اگرچه در طی دو سال پس از آن مسابقاتی هم انجام داد ولی در آخرین مسابقه خود برابر ترور بربیک[۴۳] که ۱۲ سال از او جوانتر بود شکست خورد و پس از این شکست در سال ۱۹۸۱ با رکورد ۵۶ پیروزی، ۳۷ ناک اوت و ۵ شکست به طور کامل از بوکس کناره گیری کرد.[۸]
محمد علی همیشه فاصلهاش با حریف نسبت به سایرین بیشتر بود و ضرباتش به سر از هر بوکسور دیگری بیشتر بود. اگرچه شاید این مسئله در طول یک مسابقه ریسک بیشتری داشته باشد اما ضربات سنگین به اعضای بدن برای ناک اوت کردن حریف از روی رینگ موثرتر است و کلی معتقد بود نمیخواهد با فریب دادن دیگران قهرمان شود.[نیازمند منبع]
در سال ۱۹۸۲ محمد علی دچار سندروم پارکینسون شد، اما از محبوبیتش نزد مردم و هوادارنش چیزی نکاست و همچنان مورد توجه میلیونها تن در سراسر جهان بود. پارکینسون یک بیماری تدریجی و بدون درمان قطعی است که ناشی از زوال تدریجی بخش مهمی از مغز است که کار آن تولید مواد شیمیایی لازم برای انتقال پیامهای عصبی است که فرامین مغز را برای کنترل و حرکت اعضای بدن ارسال میکنند. محمد علی اولین نشانههای این بیماری را در سال ۱۹۸۴ و وقتی ۴۲ ساله بود، مشاهده کرد.[۳۶] طی چند دهه جهان شاهد آن بود که این بیماری به تدریج محمد علی را از اوج به زیر میکشد و لرزش و کرختی، جای چابکی و زیرکی ورزشی وی را میگیرد.
محمد علی در سال ۱۹۹۶ در حالی که علایم بیماری پارکینسون در او مشهود بود افتخار روشن کردن مشعل المپیک آتلانتا را در جورجیای آمریکا پیدا کرد.[۴۴]
از آنجایی که دخترش لیلا علی به رشتهٔ پدر علاقه فراوانی داشت از سال ۱۹۹۹ بوکس حرفهای را آغاز کرد. اما پدرش پیش از این در سال ۱۹۷۸ در مورد بوکس زنان گفته بود: «زنان هرگز نمیتوانند به خاطر فیزیولوژی بدنشان مثل مردان بوکس بازی کنند. ضربات سهمگین بوکس باعث بروز مشکلاتی برایشان میشود که گاهی جبران ناپذیر است.»[نیازمند منبع]
اسطوره مسلمان بوکس دنیا اواسط ژانویه بود که به اظهارات ضد اسلامی کاندیدای اصلی جمهوریخواهان آمریکا در انتخابات ریاست جمهور سال آینده آمریکا واکنش نشان داد. نامزد اصلی حزب جمهوری در انتخابات سال آینده ریاست جمهوری آمریکا گفته بود این کشور باید ورود مسلمانان به این کشور را ممنوع و شرایط زندگی آنها در خاک آمریکا را محدود کند.[۴۵]
محمد علی در بیانیهای که NBC آن را منتشر کرده بدون آوردن نام ترامپ نوشت: "ما به عنوان مسلمان باید مقابل این آدمها که میخواهند از اسلام برای رسیدن به هدفهای مقطعی خودشان استفاده کنند بایستیم. این آدمها، خیلیها را از راه شناخت اسلام منحرف کردهاند. مسلمانهای واقعی میدانند یا باید بدانند اسلام علیه هیچ کس نیست. "[۴۶]
محمد علی روز دوشنبه ۲۳ مه ۲۰۱۶ به علت بروز مشکلات تنفسی راهی بیمارستان شد و پس از بستری شدن به تدریج حالش رو به وخامت گذاشته است به طوری که در روزهای پنجشنبه و جمعه تقریباً خانواده محمد علی، از بهبودی او ناامید میشوند و شامگاه جمعه در حالی که همسر و فرزندان پرتعداد او در کنار بسترش بودهاند، پزشکان مرگ محمد علی را در ساعت نه و چهار دقیقه عصر جمعه (به وقت غرب) آمریکا اعلام کردند.[۴۷] علت مرگ محمد علی 'شوک عفونتی به دلایل طبیعی ناشناخته' اعلام شد.[۴۷] وی در روز سوم ژوئن ۲۰۱۶ پس از ۳۲ سال تحمل بیماری پارکینسون، بر اثر مشکلات تنفسی در سن ۷۴ سالگی در بیمارستان اسکاتسدیل آریزونا درگذشت.[۴۸]
نظرات شما عزیزان: